تا حالا اینقد بهم سخت نگذشته بود عشقم رفتم خونه زنداییم که به پسر داییم که مریضه سر بزنم که ازشون اجازه بگیرم که میخام عروسی بگیرم که خودمون میخاستیم بذاریم پسر دایی خوب بشه عروسی بگیریم دیگه طرف عروس سخت میگرفتند که زود تر عروسی بگیریم اومدیم کسب اجازه بگیریم که اگه اجازه بدید کارت ها را پخش کنی, ...ادامه مطلب
,دستات تو دستامه,دستات تو دستامه علیشمس,دستاتو از دستم نگیر,دستاتو بذار تو دستم,دستاتو بزار تو دستم,دستاتو میگیرم,دستات چه مهربونه,دستات پر احساسه,دستات تو دستام,دستات که چتر عشقه ...ادامه مطلب