تا حالا اینقد بهم سخت نگذشته بود عشقم رفتم خونه زنداییم که به پسر داییم که مریضه سر بزنم که ازشون اجازه بگیرم که میخام عروسی بگیرم که خودمون میخاستیم بذاریم پسر دایی خوب بشه عروسی بگیریم دیگه طرف عروس سخت میگرفتند که زود تر عروسی بگیریم اومدیم کسب اجازه بگیریم که اگه اجازه بدید کارت ها را پخش کنی, ...ادامه مطلب
,عاشقی,عاشقی 2,عاشقی دانی چه باشد,عاشقی بیماریه,عاشقی جرم قشنگیست,عاشقی دردسری بود نمیدانستیم,عاشقی شعر,عاشقی ۲,عاشقی چیست,عاشقی جرم قشنگی است ...ادامه مطلب