صدای ارمش بخش عشقم ارومم میکنه

^{_{وای عشقم چه صدای ارامش بخشی داری کل خستگیم در رفت که با هم حرفیدیم از اینکه میخاید واسه جشن تولدم زحمت بکشد بیاید خونمون خوشحال شدم خب دیگه کار هم طبق معمول خسته کننده است دیگه دارم عادت میکنم خدا کنه یه کار خوب گیرم بیاد یا جایی استخدام بشم راحت بشم وای خخخ یکم شلغم گذاشتم تو زودپز بوش همه جا را پر کرده خخخ از سرکار هم که اومدم خسته بودم با اینکه خسته بودم دلم نیومد به مامانم بگم واسم غذا درست کنه خودم درس کردم و دیگه انگاری حس کردم جات چقد خالیه کاش زودتر عروسی بگیریم از سرکار که اومدم غذا اماده باشه و سفره را انداخته باشی و با اینکه کلید خونه را دارم قبل از اینکه زنگ خونه را بزنم خودت از قبل منتظرم باشی بیای پشت در و به استقبالم و خوش اومدی و خسته نباشی بگی و منم از خوشحالی بغلت کنم و یه بوووووووووس ابدار از اون لبای نازت بگیرم و داد بزنم عاشقتم رویاااااااااا خخخ خب بعد کولت کنم با هم بریم تو اتاق و در را برات باز کنم و بهم بگی تا دست و صورتت را بشوری برات حوله میارم و یه ابی به موهام بزنم و شونه را بیاری و موهامو شونه کنم و بشینیم سر سفره و اولین لقمه را برات بگیرم و بذارم تو دهنت خخخخ ببین چقد رویایی ام؟خب دیگه قرار شد بیام خونتون برام کیک درست کردی خب بذار امروز با چه تیپ متفائتی بیام خونتون ؟}}